جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جای جای: (تعداد کل: 1)

جای جای

(ق مرکب) جای جائی. گله، گله. || بجای. در مقام. در عوض :
جای جائی بچهء تابان چون زهره و ماه
بچهء سرخ چو خون و بچهء زرد چو کاه.
منوچهری.
|| پی درپی. متوالیاً. بدفعات :
باز گفت این سخن خطا گفتم
جای جای آفرین چرا گفتم.نظامی.
در بخشهای جدا از هم:
بر سرت جای جای موی...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.